تو برای من عزیزی، نفس مسیح داری
تو خزون مهربونی،گلی از جنس بهاری
اگه قلب من شکسته، کشتیم به گل نشسته
توی فصل ناامیدی، تو امید انتظاری
تو خود خود بهشتی، همه عمر و سرنوشتی
توی تاریکی قلبم، تک چراغ روزگاری
حرف رفتن و رها کن، که دلم بی تو میمیره
بعد رفتنت میدونی؟! دیگه عاشقی نداری
توبمون منم میمونم، شعر خوشبختی میخونم
شایدم یه روزگاری، توی چشمام پا بذاری